این دنیا کثیفه..پارت: {5}
گوجو انقدر عصبانی بود که محکم دستش رو مشت کرد و ناخون هاش داخل پوست دستش فرو رفت و خون ریزی کرد ولی گوجو متوجه نشد .
از اتاق رفت بیرون و سر راه پله نشست و محکم دندون هاشو به هم فشار داد و موهای سرش رو محکم میکشید و بی قرار بود از عصبانیت داشت دیوانه میشد .
زانو هاشو بغل کرد و سرش رو بین پاهاش فرو کرد و اشک هاش روی سرامیک های پله میریخت .
" اقا ؟ حالتون خوبه ؟ "
اون صدای گرم .. گوجو سرش رو بالا گرفت و دو چشم ابی رنگ رو دید که با لبخندی زیبا
گوجو رو تماشا میکرد .
دختر از داخل کیفش یک دستمال سفید گل دوزی شده در اورد و لبخندی زد و گفت " فکر کنم این دستمال کمکتون کنه حداقل اشک هاتون رو پاک کنید "
گوجو اروم دستش رو دراز کرد و دستمال رو از دست دختر گرفت و اشک هاشو پاک کرد .
دختر کنار گوجو نشست و گفت " فشار کمپانی درسته؟ .. "
گوجو گفت " آره "
گوجو یکم به دختر نگاه کرد و گفت " تو منو نمیشناسی؟ "
دختر با چشم ها بسته به گوجو لبخندی زد و گفت " نه مگه باید بشناسمت ؟ "
گوجو از حرف دختر خندش گرفت و بلند قهقهه زد ، شاید برای اولین بار بود انقدر راحت میخندید و با خنده گفت " یعنی تا حالا عکس منم تو روزنامه و تلویزیون ندیدی؟"
دختر دوباره گفت " نه "
گوجو دوباره خندید و گفت " من گوجو ساتورو هستم فکر کنم الان دیگه منو بشناسی "
دختر کمی فکر کرد و گفت "خواننده هستی؟"
گوجو تعجب کرد و گفت " حتی اسم منم به گوشت نخورده ؟ "
دختر از روی زمین بلند شد و گفت " منو مسخره میکنی ؟؟ یه لحظه صبر کن آقایی که نمیشناسمت "
گوجو خندید..
دختر موبایلش رو در اورد و اسم گوجو ساتورو رو تو گوگل سرچ کرد و بعد از چند دقیقه گفت " خب تا چند دقیقه پیش تو رو نمیشناختم ولی حالا قدت ، وزنت و حتی تعداد فیلم هایی که بازی کردی هم میدونم "
گوجو خندید و گفت " شما بازیگر تازه کار هستید ؟ "
دختر خندید و گفت " منو نمیشناسی ؟ "
گوجو گفت " نه ، اسمتون رو میتونم بدونم ؟"
دختر گفت " من میا اوتاساما هستم "
گوجو موبایلش رو در اورد و اسم میا اوتاساما رو داخل گوگل سرچ کرد و بعد از دو دقیقه گفت "
گوجو گفت " خب تا چند دقیقه پیش نمیشناختمت ولی حالا میدونم زیباترین فرد تو مد و فشن شو هستی و نوازنده ویالنسل هستی و قدت وزنت رو میدونم "
جفتشون خندیدن
ایجیچی گفت " جفتتون بیاین اینجا رئیس کارتون داره "
{♡}
از اتاق رفت بیرون و سر راه پله نشست و محکم دندون هاشو به هم فشار داد و موهای سرش رو محکم میکشید و بی قرار بود از عصبانیت داشت دیوانه میشد .
زانو هاشو بغل کرد و سرش رو بین پاهاش فرو کرد و اشک هاش روی سرامیک های پله میریخت .
" اقا ؟ حالتون خوبه ؟ "
اون صدای گرم .. گوجو سرش رو بالا گرفت و دو چشم ابی رنگ رو دید که با لبخندی زیبا
گوجو رو تماشا میکرد .
دختر از داخل کیفش یک دستمال سفید گل دوزی شده در اورد و لبخندی زد و گفت " فکر کنم این دستمال کمکتون کنه حداقل اشک هاتون رو پاک کنید "
گوجو اروم دستش رو دراز کرد و دستمال رو از دست دختر گرفت و اشک هاشو پاک کرد .
دختر کنار گوجو نشست و گفت " فشار کمپانی درسته؟ .. "
گوجو گفت " آره "
گوجو یکم به دختر نگاه کرد و گفت " تو منو نمیشناسی؟ "
دختر با چشم ها بسته به گوجو لبخندی زد و گفت " نه مگه باید بشناسمت ؟ "
گوجو از حرف دختر خندش گرفت و بلند قهقهه زد ، شاید برای اولین بار بود انقدر راحت میخندید و با خنده گفت " یعنی تا حالا عکس منم تو روزنامه و تلویزیون ندیدی؟"
دختر دوباره گفت " نه "
گوجو دوباره خندید و گفت " من گوجو ساتورو هستم فکر کنم الان دیگه منو بشناسی "
دختر کمی فکر کرد و گفت "خواننده هستی؟"
گوجو تعجب کرد و گفت " حتی اسم منم به گوشت نخورده ؟ "
دختر از روی زمین بلند شد و گفت " منو مسخره میکنی ؟؟ یه لحظه صبر کن آقایی که نمیشناسمت "
گوجو خندید..
دختر موبایلش رو در اورد و اسم گوجو ساتورو رو تو گوگل سرچ کرد و بعد از چند دقیقه گفت " خب تا چند دقیقه پیش تو رو نمیشناختم ولی حالا قدت ، وزنت و حتی تعداد فیلم هایی که بازی کردی هم میدونم "
گوجو خندید و گفت " شما بازیگر تازه کار هستید ؟ "
دختر خندید و گفت " منو نمیشناسی ؟ "
گوجو گفت " نه ، اسمتون رو میتونم بدونم ؟"
دختر گفت " من میا اوتاساما هستم "
گوجو موبایلش رو در اورد و اسم میا اوتاساما رو داخل گوگل سرچ کرد و بعد از دو دقیقه گفت "
گوجو گفت " خب تا چند دقیقه پیش نمیشناختمت ولی حالا میدونم زیباترین فرد تو مد و فشن شو هستی و نوازنده ویالنسل هستی و قدت وزنت رو میدونم "
جفتشون خندیدن
ایجیچی گفت " جفتتون بیاین اینجا رئیس کارتون داره "
{♡}
۶.۸k
۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.